سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره

بهمنی که دوازدهمین روزش بهم گفت حسی رو باهات تجربه کردم که تا به حال نسبت به هیچکی نداشتم دلم برای اولین و آخرین بار لرزید با اینکه سال ها ازش میگذره ولی هنوزم اون بهمن سرد سال ۸۹ رو دوست دارم ازین حس میخواستم فرار کنم براش آهنگ خداحافظ علی عبدالمالکی و ناصر صدر رو فرستادم ولی دوباره ایمیل داد و برم گردوندچقدر من گیر کردم تو حال و هوای اون زمستون چقدر تکرار نشدنی شد برام بعد ها گفت اشتباه کردم بچگی کردم به روزای قشنگی که برام ساخت و خاطره یادگاری گذاشت گفت اشتباه و بچگی ؟ندونست اشتباه و بچگی اون دیگه آینده منو تموم می‌کنه سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

شبی که اولین بار بهم گفت نسبت بهم حسی داره که تابحال تجربه نکرده با کسی

گفت بیا بیشتر آشنا بشیم و تا چهار پنج صبح بیدار بودیم

عجیب ترین شب عمرم و که

سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

آرزوم بی تو محالهلحظه هام بی تو زوالهبی تو مقصد خیلی دورهراه عشقم بی عبوره××××××××××××××××××××بیاد اون شبایی تا صبح باهم این آهنگ رو گوش میدادیمخداحافظ ای خونه خالیه من   خداحافظ ای عشق پوشالیه من خداحافظ ای گرد و خاک نشسته   خداحافظ ای شیشه هایه شکستهخداحافظ ای خاطرات پر از درد      خداحافظ ای لحظه هایه غمو سردخداحافظ ای عمر بی خود گذشته       خداحافظ ای نامه هایه نوشتهمنو لحظه هاو منو غصه ها منو پاکی قلبه بی انتها     منو سالها دوری از آسمونمنو عشقه گمگشته بی نشونمنو وعده هایه سراسر فریب منو حرفهایی که ماندن غریبمنو انتظار منو انتظارمنو قلبه پا خورده بی قراربرایه یه بارم شده روزگاربیاو واسه این دلم بدنیار    بیا شکسته منو خط بزنبرایه یه بارم بشو ماله منکجایی هوایه پرازدلخوشیکجایی شبه خالی ازخودکشی  کجایی توای لحظه هایه بهارکجایی تو رویه خوشه روزگار××××××××××××××××××××××× سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

به وقت تولدمآخرین باری تولدم رو تبریک گفت سال ۹۴بودشام با مامان و داداشم رفته بودیم بیرون اومدیم خونه نت رو وصل کردم باورم نمیشد نوشته بود تولدت مبارک و عکس گل فرستاده بود تو برنامه تلگرامچون چند ماهی نبود و خبری ازش نداشتم اصن باورم نمیشد که تولدم یادش باشه اون شب بی نهایت مهربون بود و ازون جالب تر فرداش که بیدار شدم دیدم ازم خداحافظی کرده و رفته اینجاها بهم گفته بود که ازدواج کرده و منم سعی کرده بودم کاری به زندگیش نداشته باشم ولی دروغ گفته بود و تیر نود و پنج دوباره برگشت و گفت دروغ گفتم زن نگرفتم بهم فرصت بده و تیر خلاص شد به جونم که شهریورش هم تموم تموم تموم شد برای همیشه رفت سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

آرزوم بی تو محالهلحظه هام بی تو زوالهبی تو مقصد خیلی دورهراه عشقم بی عبوره××××××××××××××××××××بیاد اون شبایی تا صبح باهم این آهنگ رو گوش میدادیمخداحافظ ای خونه خالیه من   خداحافظ ای عشق پوشالیه من خداحافظ ای گرد و خاک نشسته   خداحافظ ای شیشه هایه شکستهخداحافظ ای خاطرات پر از درد      خداحافظ ای لحظه هایه غمو سردخداحافظ ای عمر بی خود گذشته       خداحافظ ای نامه هایه نوشتهمنو لحظه هاو منو غصه ها منو پاکی قلبه بی انتها     منو سالها دوری از آسمونمنو عشقه گمگشته بی نشونمنو وعده هایه سراسر فریب منو حرفهایی که ماندن غریبمنو انتظار منو انتظارمنو قلبه پا خورده بی قراربرایه یه بارم شده روزگاربیاو واسه این دلم بدنیار    بیا شکسته منو خط بزنبرایه یه بارم بشو ماله منکجایی هوایه پرازدلخوشیکجایی شبه خالی ازخودکشی  کجایی توای لحظه هایه بهارکجایی تو رویه خوشه روزگار××××××××××××××××××××××× سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

دیروز یه کلیپ تو اینستا دیدم از فیلم گناه فرشته دختره و پسره عشق قدیمی هم بودن. بعداز چند سال همو دیدن دختره ازدواج کرده بود از پسره پرسید چه خبر ازدواج کردی گفت نه از آفتاب صبح که خیری ندیدیم بخوابم با آفتاب غروب گرم شیم حالا دقیق جمله ش یادم نیست بعد آهنگ داغ یه عشق قدیمی گوگوش گذاشتن روش اصن بی اختیار یهو گریم گرفت خیلی سخته اصن این حسآذر و دی بهمن اسفند اون سال خیلی برا من قشنگ کرد سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

آرزوم بی تو محالهلحظه هام بی تو زوالهبی تو مقصد خیلی دورهراه عشقم بی عبوره××××××××××××××××××××بیاد اون شبایی تا صبح باهم این آهنگ رو گوش میدادیمخداحافظ ای خونه خالیه من   خداحافظ ای عشق پوشالیه من خداحافظ ای گرد و خاک نشسته   خداحافظ ای شیشه هایه شکستهخداحافظ ای خاطرات پر از درد      خداحافظ ای لحظه هایه غمو سردخداحافظ ای عمر بی خود گذشته       خداحافظ ای نامه هایه نوشتهمنو لحظه هاو منو غصه ها منو پاکی قلبه بی انتها     منو سالها دوری از آسمونمنو عشقه گمگشته بی نشونمنو وعده هایه سراسر فریب منو حرفهایی که ماندن غریبمنو انتظار منو انتظارمنو قلبه پا خورده بی قراربرایه یه بارم شده روزگاربیاو واسه این دلم بدنیار    بیا شکسته منو خط بزنبرایه یه بارم بشو ماله منکجایی هوایه پرازدلخوشیکجایی شبه خالی ازخودکشی  کجایی توای لحظه هایه بهارکجایی تو رویه خوشه روزگار××××××××××××××××××××××× سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

اونجا که شادمهر تو آهنگ قاضی میگهمن میترسیدم ولی ... بخاطرت پریدمدقیقا ۲۵ فروردین سال ۹۱ با اینکه میترسیدم ولی اولین بار تو عمرم با یه پسر که تا به حال ندیده بودمش قرار گذاشتم و رفتم که ببینمش مغزم قفل بود فقط به عشق خودش رفتمو وقتی رفت دستمو بگیره تو ماشین بهش گفتم مطمانی ما بهم میرسیم گفت نمیدونم همیشه میگم چرا همونجا پیاده نشدمالان این چیزا مسخره س چون ارتباط دختر پسرها راحت تر محدودیت ها ترس ها تابو ها نیست و عادی ولی زمان ما این سطح فکر نبود حداقل تو چارچوب فکری اون زمان من نبود دلم میسوزه که میدونست اولین ادم زندگیم بود میدونست میترسیدم ولی بخاطرش پریدم ولی شب آخر دیدن منو انکار کرد دلم میسوزه سالگرد ازدواجش هم ۲۱ فرودین چند روز قبل از سالگرد اولین دیدار آره من گیر کردم تو گذشته میشه کاری به کارم نداشته باشید سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

آرزوم بی تو محالهلحظه هام بی تو زوالهبی تو مقصد خیلی دورهراه عشقم بی عبوره××××××××××××××××××××بیاد اون شبایی تا صبح باهم این آهنگ رو گوش میدادیمخداحافظ ای خونه خالیه من   خداحافظ ای عشق پوشالیه من خداحافظ ای گرد و خاک نشسته   خداحافظ ای شیشه هایه شکستهخداحافظ ای خاطرات پر از درد      خداحافظ ای لحظه هایه غمو سردخداحافظ ای عمر بی خود گذشته       خداحافظ ای نامه هایه نوشتهمنو لحظه هاو منو غصه ها منو پاکی قلبه بی انتها     منو سالها دوری از آسمونمنو عشقه گمگشته بی نشونمنو وعده هایه سراسر فریب منو حرفهایی که ماندن غریبمنو انتظار منو انتظارمنو قلبه پا خورده بی قراربرایه یه بارم شده روزگاربیاو واسه این دلم بدنیار    بیا شکسته منو خط بزنبرایه یه بارم بشو ماله منکجایی هوایه پرازدلخوشیکجایی شبه خالی ازخودکشی  کجایی توای لحظه هایه بهارکجایی تو رویه خوشه روزگار××××××××××××××××××××××× سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

من افسردگی شدید دارم متاسفانه اول با فوت پدرم بعد رفتنه ادمی که بهش علاقه داشتم بعدم کرونا که مادرمو گرفت دیگه کم آوردم و شروع کردم با نظر پزشک دارو ضد افسردگی مصرف کردن پس تمام نوشته هام حرف هام درد و دل هام گلایه هام از دیدگاه یه ادم خسته و افسرده س ادمی که دلخوشی هاش خانواده ش بودن که الان ندارمشون چاره ای ندارم پس باید یا خودمو بکشم راحت بشم که جرات و شهامتش ندارم یا ادامه بدم تو حالت افسردگی و بی خاصیتی یا اینکه تلاش کنم تغییر کنم خب تلاش کردم باشگاه رفتم با دوستم پیاده روی و تفریح رفتم دنبال کار رفتم سعی کردم دکتر برم مشاور برم ولی خب نشده تغییری نکردم روحم خسته س دلم برای پدر مادرم تنگ شده ولی درمونی نداره دلتنگی منروحم زخم خورده من میدونم نه اولین نفر هستم که این بلاها سرم اومده نه اخرین نفر میدونم خیلیا هستن از من بدبخت ترن با درد های سنگین تر ولی روحم خسته س من تلاش میکنم برای بهتر شدن زندگیم دوست دارم به خودم فرصت بدم تغییر کنم ولی نمیشهمن سوگ وار غم سه تا از عزیزانم هستم غم روی دلم سنگینه هیچ بودنی نبود مادر پدرم جبران نمیکنه همیشه نبودنشون منو اذیت میکنهمن دلم میخواد فکر کنم رفتن سفر دلم میخواد فکر کنم باید قوی باشم باید گذشته رو فراموش کنم ولی نمیتونم من برای این از دست دادن ها خیلی زجر کشیدمتوی جمع اونی بقیه رو میخندونه منماونی فک میکنن خیلی قوی از پس این غم هاش بر اومده منم بقیه حسرت روحیه و قوی بودنمو میخورن ولی کی میدونه چی توی دلم میگذره من فقط اینجا میتونم خودم باشم یه ادم ضعیف و افسردهفقط اینجا میتونم چیزی توی ذهنمه غمی توی چشمامه رو بگمخدایا کمکم کن قلبم این غم نبودن هارو تاب بیارهخدایا کمکم کن کمتر غر بزنم کمتر به نداشته هام فکر کنمخدایا کمک کن قوی با سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...